جوان آنلاین: سیده راضیه حسینی، متولد ۱۳۶۰ مدیر سرویس علم و پیشرفت خبرگزاری فارس است. او کارشناس ارشد مدیریت رسانه از دانشگاه تهران (آموزش محور) و اکنون دانشجوی مقطع دکترای مدیریت رسانه در دانشگاه علامه طباطبایی است. حسینی معتقد است رکن اصلی خبرنگار، خلاقیت و فکر است. او پیگیر مشکلات مردم است و برای حل آنها دنبال راهحل میگردد. وی همچنین آشنایی با سواد رسانهای را لازم و ضروری میداند چراکه مخاطبان منفعل را به مخاطبان آگاه تبدیل میکند. وی همچنین به مخاطبان توصیه میکنند آنقدر غرق در رسانه نشوند که موجب قهر و دوری از اعضای خانواده شود. گفتوگوی ما با این بانوی فعال حوزه رسانه را میخوانید.
به نظر شما یک خبرنگار خوب چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
خبرنگار خوب به شغلش پایبند است. صداقت خبری را تحتالشعاع هیچ چیزی قرار نمیدهد و در کارش مسئله ساز و مسئله محور است. برای حوزه خبریاش دغدغه دارد و مطالبهگر است تا بتواند حل مسائل و مشکلات مردم را پیگیر باشد. یک خبرنگار باید در حوزه خبریاش آنقدر نظرات کارشناسانه بخواند و با بدنه کارشناسان آن حوزه در ارتباط باشد تا خودش یک کارشناس شود. بتواند مسائل را تشخیص دهد و تحلیل کند و مصداقی پیگیر آنها باشد. در دام کلی گویی یا حرفهای مطرح در سطح عوام نیفتد و هر مشکلی را دقیق، ریشهای، متولی و مسئول رسیدگی به آن را بشناسد. در کل مسائل را با یک هدفگذاری دقیق پیگیری کند. او باید با اندیشکدهها ارتباط تنگاتنگی داشته باشد تا با شناسایی مسائل کاملاً عملیاتی و کف میدانی بتواند ارائه دهنده راه حل دقیقی به مسئولان و متولیان باشد.
با توجه به تجارب حرفه خبرنگاری، فکر میکنید بیشترین دغدغه این قشر چیست؟
خبرنگاری جزء مشاغل سخت است و سختیها و فشارهای منحصر به خودش را دارد. کسی که این شغل را انتخاب میکند قطعاً به آن علاقمند است چرا که انجام این حرفه بدون علاقه امکان پذیر نیست. از طرفی، کار رسانه در هر شاخهای به خصوص خبرنگاری، در دسته خلاق قرار میگیرد و رکن اصلی آن خلاقیت نیروی انسانی است. باید شرایط طوری باشد که او بتواند با خلاقیت، ابتکار و قوای فکری، کارش را انجام دهد؛ لذا محدودیتهای بالا دستی و سیاستگذاریها، نباید خیلی تعیین کننده سبک و سیاق کار او باشد. شاید در کار دولتی و اداری همه چیز طبق قوانین اداری پیش برود ولی در شغل خبرنگاری اینطور نیست و قدرت خلاقیت و فکر خبرنگار است که رکن اصلی انجام کار میشود. بنابراین لازم است مدیران و سیاستگذاران رسانهها آزادی عمل بیشتری را در اختیار خبرنگاران بگذارند.
در دنیای امروز چقدر به شغل خبرنگاری اعتبار و اعتماد وجود دارد؟
با توجه به تغییرات گسترده به واسطه شبکههای اجتماعی، شغل خبرنگاری به شدت دچار چالش شده است، اما در نگاه دیگر، فرصتهایی برایش ایجاد شده است که بتواند خودش را ارتقا دهد. امروز ما اصطلاحاً در دوره «پساحقیقت» هستیم، دورهای که به واسطه شبکههای اجتماعی و گسترش خبرهای جعلی، میزان اعتماد مردم به منابع رسمی اخبار کم شده است. این بیاعتمادی به رسانهها و مراجع رسمی یک پدیده جهانی است ومقالات و کتابهای متعددی درباره آن نوشته شده است. این فضا، چالشی جدی برای شغل خبرنگاری است؛ در دنیای امروز با فضایی که شبکههای اجتماعی با انتشار محتواها، رقیب جدی اخبار شدهاند و باعث شده است اعتماد به منابع رسمی کم شود، خبرنگار باید بتواند خودش را با شرایط منطبق و سعی کند خبرهای دقیق و قابل اعتماد به مخاطب تحویل دهد. البته بخش زیادی از این مسئولیت به صاحبان رسانه و سیاستگذاران آن برمیگردد. آنها هستند که باید چالشها را بشناسند و برای افزایش اعتبار رسانهها و مراجع خبری رسمی اقداماتی را انجام دهند. در نگاه دیگر خبرنگار با توجه به فضای پرچالش امروز باید تواناییها و قابلیتهایش را بیشتر کند. حتماً شنیدهایم با گسترش هوش مصنوعی ممکن است روزی او جای خبرنگار را بگیرد. حتی اگر هوش مصنوعی هم نتواند جای خبرنگار را بگیرد، خبرنگاری که به مهارتها و ابزارهای هوشمصنوعی مسلط نشود دچار چالشهای جدی میشود و نمیتواند قدرت رقابت داشته باشد. بنابراین باید به مهارتهای روز مجهز بود تا قدرت رقابت و اثرگذاری داشت.
انتظار مردم از خبرنگاران و انتظار خبرنگاران از مردم و مسئولان چیست؟
طبیعتاً مردم انتظار دارند خبرهای دقیق و صحیحی به آنها برسد. از طرفی میگوییم رسانه رکن چهارم دموکراسی و چشم ناظر بر عملکرد دولتها و مسئولان است. پس انتظار میرود آنها صادقانه و مصرانه مسائل را پیگیری کنند، بر عملکرد اصحاب قدرت نظارت داشته باشند و مسائل مطرح را به افکار عمومی برسانند. از طرفی انتظار خبرنگارها از مردم آن است که خبرها را از منابع معتبر و حرفهای دریافت کنند. هر مرجعی را برای خبر انتخاب نکنند و به کار حرفهای خبرنگارها اعتماد کنند. همچنین در مواردی که برای پیشبرد یک موضوع به افکار عمومی نیاز است کنار خبرنگاران باشند. برای حل مسائل و مشکلات جامعه و مردم احساس مسئولیت کنند و با خبرنگاران مشارکت داشته باشند. اما انتظار خبرنگاران از مسئولان؛ این است که پاسخگو باشند. بدیهیترین ولی سختترین چالشی که با مسئولان مطرح است همین است. به هر حال مسئولیت خبرنگاری و قداست این شغل، در نظارت عملکرد مسئولان و بهتر شدن وضعیت جامعه است. مسئولان این قداست را متوجه باشند و به آن احترام بگذارند. از کار خبرنگاری به خاطر سختیها و استرسهایی که دارد حمایت و فضایی را فراهم کنند که آنها بتوانند مستقل باشند و با کمترین دغدغه کارشان را انجام دهند.
به رسانههای مکتوب و آنلاین هم اشارهای داشته باشیم. به نظر شما کدام بر دیگری برتری دارد؟
به خاطر پیشرفتهای فناورانه در دنیای امروز، همه چیز دیجیتالی و آنلاین شده است. این مهم درباره رسانه هم صدق میکند. وقتی بیشتر ارتباط مردم با تلفن همراه است، حتماً رسانههای سنتی هم کمتر در مرکز توجه است و این باعث میشود رسانههای آنلاین دست برتری پیدا کنند و کمتر کسی روزنامه بخواند. حتی کتابها هم به سمت دیجیتالی رفتهاند به همین خاطر از زاویه نگاه مخاطب رسانههای آنلاین برتری بیشتری دارند. البته اگر چنین اقتضائاتی وجود نداشت هر کدام مزایای خودش را داشت به طور مثال رسانههای مکتوب به واسطه ویراستاریهای متعدد، مزیت عمق محتوا و دقت بیشتر را دارند و از طرفی رسانههای آنلاین به خاطر به روزتر بودن محتوا و ارائه سریع اخبار، حائز اهمیت هستند.
چقدر وجود رسانه و دنبالکردن آن برای خانواده اهمیت دارد و چه دستاوردهای مثبتی میتواند داشته باشد؟
طبعتاً چه از زاویه خبری و چه از نظر محتوای رسانهای، دسترسی به رسانه معایب و مزایایی دارد. مزایای آن از جمله به روز بودن و دسترسی به محتواهای آموزنده است و گاهی افراد را از اینکه برای کسب مهارتی سر کلاس بروند و وقت بگذارند بینیاز میکند. دسترسی به محتواهایی که دسترسی به آنها سخت است، دسترسی به اطلاعات روز، مطلع بودن از اتفاقات پیرامون از جمله مزایای آن است. در کنار مزایای بیشمار، رسانهها میتوانند باعث دوری اعضای خانواده از یکدیگر شوند لذا لازم است زمان و شرایط استفاده از آن مدیریت شود. در واقع افراط در استفاده و انس با رسانهها نباید موجب دروی از خانواده شود.
سواد رسانه از جمله مباحث جدی در سالهای اخیر است. منظور از سواد رسانه چیست؟
سواد رسانه یکی از حیاتیترین مهارتهای امروز است. سواد، یعنی شیوه استفاده و به کاری گیری. زمانی که مکتوبات، اصلیترین منبع دریافت و انتقال اطلاعات بود، به سواد خواندن و نوشتن نیاز داشتیم؛ به همین دلیل امروز که رسانهها ابزار اصلی انتقال محتوا هستند، سواد رسانهای حیاتی و ضروری است. سواد رسانه باعث میشود فرد منفعلی نباشیم، آگاهانه برخورد کنیم، با محتواهای دریافتی هوشمندانه تعامل داشته باشیم و به راحتی اسیر دست تاکتیک و تکنیکهای رسانهای و عملیات روانی نشویم. در مجموع هرچقدر سواد برای تعامل با رسانهها افزایش یابد از مخاطب منفعل به مخاطبی آگاه تبدیل میشویم.
آشنایی با سواد رسانه برای خانوادهها چه اهمیتی دارد؟
این آشنایی برای خانوادهها حیاتی و برای والدین ضروری است. در دورههایی که ورود فناوری سریع است یادگیری و تسلط هم لازم و ضروری است. باید خانوادهها به سواد رسانهای مجهز شوند، باید اقتضائات رسانههای مختلف از جمله تصویری، مکتوب و شبکههای اجتماعی را بشناسند و بدانند چه معایب و مزایایی دارد، از نگاه دیگر، اینکه چطور کنترل و مدیریت داشته باشیم تا حریم خصوصی و امنیت آن را تأمین کنیم مهم است. رسانه ابزاری است که همه ابعاد زندگی را تحتالشعاع قرار میدهد پس باید بدانیم چطور آنرا کنترل کنیم. به خصوص برای فرزندانمان که بیشتر نیاز به محافظت دارند.
این آشنا نبودن چه آسیبهای فردی و اجتماعی به خانواده اعم از والدین و فرزندان میرساند؟
امروزه رسانه و مخصوصاً رسانههای نوظهور مانند شبکههای اجتماعی لایههای مختلف شخصیتی مخاطب اعم از دانستهها، احساسات، گرایشات، باورها و حتی ساختار مغزی او را تحتتأثیر قرار میدهند. به همین خاطر آشنا نبودن با سواد رسانه باعث میشود فرد آسیبپذیر و منفعل باشد و در واقع ابزار دست خیلی از جریانسازیهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قرار گیرد. به هر حال باید بدانیم بودجههای کلانی صرف میشود تا از طریق رسانههای نوظهور، فرهنگها و بنیانهای فرهنگی جوامع تحتالشعاع قرار گیرد. به همین دلیل هرچقدر خانوادهها از نظر سواد رسانهای مجهز باشند میتوانند تسلط خوبی بر آسیبها چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، داشته باشند. مخصوصاً اینکه رسانهها و شبکههای اجتماعی تأثیرات گستردهای بر خانوادهها دارد و میتواند باعث آسیبهای جدی در سطوح مختلف شود و اعضای خانواده را از هم دور کند، هنجارهای متضادی در آنها شکل دهد و روابط خانوادگی را مختل کند؛ و در آخر، یک خاطره از دوران خبرنگاری؟
یکی از خاطرههای جالب من به یک کار در حوزه روزنامهنگاری تحقیقی برمیگردد. در سامانه سوتزنی به ما گزارشی رسید مبنی بر تخلفات اقتصادی از سوی یک شرکت که بعد از بررسیها معلوم شد در فضای بینالمللی به آبروی کشور لطمه زده است. برای اینکه از وجود تخلف مطمئن شویم نیاز بود تحقیق جدی و مفصلی انجام دهیم. تحقیقاتم دو ماه طول کشید و بعد از اینکه مطمئن شدم، شروع به نوشتن چند گزارش کردم. با نوشتن اولین گزارش، واکنشها از سمت آن شرکت شروع شد، مدیر آن مجموعه اول با خبرگزاری تماس گرفت و ابتدا از موضع بالا صحبت کرد و سعی داشت ما را متقاعد کند، اما کوتاه نیامدیم و با حمایت مدیر خبرگزاری گزارش بعدی را هم رفتیم. این بار تماس گرفتند و وعده سفر به کشوری که شرکت در آنجا فعالیت داشت را دادند تا ثابت کنند ما اشتباه میکنیم. معلوم شد این شگرد آنهاست و منتقدان را نمکگیر میکنند. گزارش بعدی با مستندات زیاد کار شد که این بار به خبرگزاری آمدند و دست به مظلوم نمایی زدند. سرانجام کار با شواهد متقن به پایان رسید و مدیر آن برکنار و برای شرکت پرنده قضایی تشکیل شد. این شیوه برخوردهای مختلف با کار خبرنگاری از سمت افراد متخلف برایم جالب بود؛ اینکه ابتدا با تحکم و تهدید بعد با رشوه و نمکگیر کردن سپس با مظلومنمایی سعی کردند مانع از افشاگری رسانه شوند. این قبیل برخوردها باعث میشود ما خبرنگارها در کارمان مصممتر شویم.